تمامی اوانجلیکالها به این باور گرایش دارند که روحالقدس امروز نیز به بخشیدن عطایای روحانی ادامه میدهد. آنها حتی مایلند بپذیرند که او عطایا را به همۀ ایمانداران میبخشد. ولی آنها در خصوص ماهیت عطایایی که او در زمان حاضر میبخشد – به ویژه عطایایی که چشمگیر هستند – دیدگاههای گوناگونی دارند. اینجا ما آن دسته از عطایا را مد نظر داریم که چون منعکسکنندۀ تواناییها و استعدادهای طبیعی بشری نیستند، به طور غیر قابل انکار کارهای روح محسوب میشوند. معجزات، شفاها، زنده کردن مُردهها، خوابها، صحبت به زبانها، ترجمۀ زبانها، نبوت، و کلام حکمت و معرفت، همگی نمونههایی از عطایایی هستند که اوانجلیکالها دربارۀ آنها مباحثه میکنند.
به طور کلی، رویکردهای اوانجلیکال به این عطایای چشمگیر در راستای زنجیرهای بین توقف کامل این عطایا و ادامۀ گستردهتر آنها قرار دارد. در یک انتهای این زنجیره که به متوقف شدن عطایا مربوط میشود، عموما استدلال بر این است که عطایای چشمگیر به دورهای در گذشته تعلق داشتند که با پایان این دوره عطایای مذکور نیز خاتمه یافتند. برخیها، آن دورۀ تاریخی پیشین را با دورۀ زندگی رسولان تقریبا برابر میدانند. این گروه، اغلب عصر رسولان را به عنوان دورۀ شهادت بر حقیقت ادعاها دربارۀ عیسای مسیح، و تاسیس کلیسا میشناسند. این دیدگاه تا حدودی به مضمون افسسیان ۲: 20 استناد میکند، آنجا که دربارۀ کلیسا میگوید:
بر بنیاد رسولان و انبیا بنا شدهاید (افسسیان 2: 20).
در اینجا، باور بر این است که عطایای چشمگیر، بنیادین بودند. این عطایا تنها مربوط به دورۀ رسولان و انبیا بودند، یعنی مربوط به زمانی که کلیسای عهد جدید برای اولین بار پایهگذاری و از اسرائیل متمایز شد. از دید آنانی که قائل به پایان دورۀ عطایای معجزهوار هستند، این عطایا تنها با هدف تایید انجیل و اقتدار رسولان داده شدند. زمانی که انجیل و اعتبار رسولان به حد کفایت مورد تایید قرار گرفت، روح از بخشیدن این عطایا باز ایستاد. برخیها پایان این دوره را با مرگ آخرین رسول یکی میدانند. و البته، عموما تصور بر این است که آخرین رسول یوحنا بود که در انتهای قرن اول میلادی فوت کرد. دیگران این دورۀ بنیادین را طولانیتر شمرده، و آن را تا بسته شدن کانُن کتابمقدس در قرن چهارم میلادی تمدید میکنند.
در انتهای دیگر طیف که به ادامۀ عطایای چشمگیر مربوط میشود، عموما باور بر این است که این عطایا به کُل تاریخ کلیسا تعلق دارند و تا زمان بازگشت مسیح، متوقف نخواهند شد. معتقدان به تداوم عطایای چشمگیرِ روح باور دارند که از دورۀ عهد جدید به بعد تمام این عطایا در دسترس همۀ ایمانداران بودهاند. برخی بر این باورند که تجربة معمولی مسیحی، حداقل باید شامل صحبت به زبانها بشود. و تعداد کمی حتی اصرار بر این دارند که افرادی که عطیۀ زبانها در زندگیشان دیده نمیشود، احتمالا نجات ندارند. اما بیشتر افراد صرفا معتقدند که روحالقدس هنوز هم مختار است که عطایای چشمگیر را در هر جا و به هر کس که بخواهد عطا کند. آنها اصرار دارند که او ملزم نیست فقط به این دلیل که دورۀ رسولان تمام شده است، این عطایا را منع کند. و آنها اظهار میکنند که تنها متن کتابمقدسی که به طور خاص به پایان عطایای چشمگیر اشاره میکند، بازگشت مسیح را زمان پایان این عطایا میداند. پولس در اول قرنتیان 13: 8-10 اینطور نوشت:
نبوتها از میان خواهد رفت و زبانها پایان خواهد پذیرفت و معرفت زایل خواهد شد. زیرا معرفت ما جزئی است و نبوتمان نیز جزئی؛ اما چون کامل آید، جزئی از میان خواهد رفت (اول قرنتیان 13: 8-10).
دیدگاه تداومگرا استدلال میکند که کلمۀ «کمال» در آیۀ فوق یا خود عیسی است و یا آخرین حالت جلالیافتگی ما در بازگشت او. در هر حالت، نبوت، زبانها و معرفت تا آن زمان ادامه خواهند داشت.
البته، مابین دو انتهای طیف، نقطه نظرات متنوعی وجود دارند که ترکیبی از اجزای دو دیدگاه توقفگرا و تداومگرا به شمار میآیند. برخی معتقدند که عطایای چشمگیر میتوانند ادامه پیدا کنند، اما آنها در طول تاریخ بسیار کمیاب هستند. برخی دیگر اعتقاد دارند که بعضی از عطایای چشمگیر ادامه دارند، ولی آنها به نحوی تغییر یافتهاند که دیگر چشمگیر به حساب نمیآیند. برای مثال، آنها ممکن است بگویند که اکنون نبوت محدود به موعظه و تعلیم است و دیگر شامل دریافت مکاشفۀ خاصی از جانب خدا نمیشود.
اما هر دیدگاهی که راجع به عطایای چشمگیر داشته باشیم، باید گستردگی و تنوع عقاید مسیحیان اوانجلیکال باورمند به کتابمقدس را از یاد نبریم. روح به ما عطایایی برای بنای کلیسا بخشیده است. بنابراین، ما نباید اجازه دهیم دیدگاهمان در مورد عطایا بهانهای برای تخریب یکدیگر باشد.
#صحبت_به_زبانها