تاریخ جامعۀ بشری همواره آبستن حوادث گوناگونی در راستای زمان بوده است. حوادثی که زاییدۀ باورِ جامعه بودهاند. باور و اعتقاداتی چون برتری نژادی، قومی یا مذهبی، عدم وجود خدا، باور به آزادی جنسی، تا اعتقاد به عدالتِ اجتماعی که امروز (در غرب) سیر تکاملی خود را میپیماید که روزی مانند هر جنبش انسانی دیگری به تاریخ خواهد پیوست. زمینه مشترک در بین تحولات فوق از دو بخش ساده تشکیل یافته است: (۱) ایجاد باور یا اعتقادی مشخص؛ (۲) تاثیرات آتی آن اعتقاد بر باورمندان و نسلهای آتی.
نگاهی به تاریخ بشری حاکی از تاثیرات مثبت و منفیِ باورهای انسانی است. اثراتی که کلیسا نیز از آن مستثنی نبوده، نیست، و نخواهد بود. کلیسای امروزی نیز مانند هر دورهای همواره از محیط پیرامون خود تاثیر پذیرفته است، با این تفاوت که فرهنگ مدرن و شبکههای اینترنتی عمق و وسعت این تاثیرپذیری را بیش از هر زمانی دیگر مضاعف کرده است. به زبانی سادهتر، گریز از نیروی القاءکنندۀ رسانهها و قیل وقالهای انسانی تبدیل به امری ناممکن شده است. به شکلی که نسلِ جوان و آتی کلیسا در این جنگ نابرابر فاقد هر گونه مصونیت است. امروز، نه تنها کودکان، بلکه قشر بزرگسال نیز ذهن خویش را تسلیم جریان رودخانۀ تند اطلاعات کرده است.
در این عصر، انسانِ «هوشمند» (به تعریف خود) متاثر از نوعی روندِ همگانی پذیرای هر گونه اطلاعات (تئوری، پیشفرض، و ملغمهای از گزارههای صحیح و نادرست) است. علیرغم این شرایط، هنوز اقلیتی معتقد به شرطِ عقل است. به زبان ساده، در هر بُرهه از زمان عدهای برای تمیز دادن بین ادعا و حقیقت همواره تلاشی پویا را منظور میدارند. همانگونه که ستونهای یک ساختمان، دلیل اصلیِ برپایی و استوار بودن یک ساختمان هستند، به همان نسبت دلایل ارائه شده پیرامون یک گزاره نیز میباید استقامت تحمل فشار نظریات مخالف را دارا باشند.
روزی نیست که مسیحیتِ معاصر مورد اتهام، تمسخر و تهاجمِ نویسندگان، اساتید (برخی مسیحینما و لیبرال)، و فیلمهای مستند غربی قرار نگیرد. در سال ۲۰۰۳، نویسندهای به نام دن براون (Dan Brown) کتاب «رمز داوینچی» (The Da Vinci Code) را با هدف مردود کردن مسیحیت و کتابمقدس به رشتۀ تحریر در آورد. در مدتی نه چندان طولانی، فیلمی بر اساس داستان تحریر شده (مشتق شده از یک منبع ناستیک (Gnosticism) و تراوشات ذهنی براون) در بسیاری از سینماهای جهان اکران و بر صفحات تلویزیون منازل به نمایش درآمد. فیلمی که فاقد هرگونه ارزش تاریخی، اما گنجینهای با ارزش برای تغذیۀ اذهانی خام که تفکر دیگری را تکدی میکردند. «آنكه بر دل خود توكل نماید احمق میباشد، اما كسی كه به حكمت سلوك نماید نجات خواهد یافت» (امثال سلیمان ۲۸ : ۲۶). بالطبع، فیلم فوق ثروت قابل توجهی به جیب نویسنده، سازندگان و بازیگران شخصیتهای خیالی "رمز داوینچی" سرازیر کرد.
اما پرسشی که پاسخ به آن ضروری است را باید در یک جملۀ ساده مطرح کرد: "خاستگاه و ریشۀ این ادعا و فرضیۀ انسانی چیست؟" برخی از خوانندگان کم و بیش ممکن است با «انجیل مریم مجدلیه» آشنا باشند. البته این شاید انتظار زیادی از کلیسای امروزی ایرانی (و حتی غربی) به نظر بیاید، چرا که برای چندین دهه، کلیسای ایرانی در بٌعدی دیگر سیر کرده و میکند. بالطبع، بحثی خارج از حوصلۀ این مقوله است، اما، اشاره به آن شاید تعدای انگشتشمار از خوانندگان را به تفکر وادارد و بسیاری را آزرده خاطر کند. در دو دهۀ اخیر، شبانان و رهبران کلیسای ایرانی تنها به موعظۀ یکشنبه بسنده کردهاند تا پیغامی کلیشهای را به کلیسای مسیح ارائه دهند. جلساتی که برای برانگیختن احساسات بر مبنای الاهیات ساخته و پرداختۀ قرن بیستم است. برانگیختن احساسات به وسیله موسیقی پاپ، تشویق کلیسا و نوایمانان به دیدن رویا و القای تفکری برخاسته از آموزۀ کرزماتیک، انجیل کامیابی، و خاصا مشتق شده از فرقۀ پنطیکاستی. کلام و بیان این شبانان، حول محبت خداست. بدون آنکه تعریفی اولیه از محبت خدا (بر اساس کتابمقدس) به کلیسا داده باشند. تمرکز و گرایش این آموزهها بر خواب و رویا، تفسیرِ رویا، شفاء و صحبت به زبانِ فرشتگان است. حقیقت مسلما این است که در برخورد با دنیای خارج از کلیسا، غالب ایمانداران دلیلی منطقی و عقلانی برای دفاع از ایمان خود ندارند. نسل آتی این گونه جماعتی، محکوم به بازی کردن نقشی خشک و تصنعی، یا ترکِ ایمان است.
در هیچ بخش از عهد جدید، رسولان و پیروان در پاسخ به امت ها، مهاجمان، و مخالفان کلیسای اولیه به رفتاری غیر منطقی متوسل نشدند، بلکه به روشنی از کلام خدا و امید خود در مسیح به هدایت روحِ قدوس خداوند سخن راندند. کتاب مقدس، نمونۀ بارز آن را در ملاقات فیلپس با خزانه دار حبشی، یا در برخورد استیفان، پولس و سایرین به ما یادآوری می کند. پطرس در رساله اش خطاب به کلیساهای ساکن آسیای صغیر می نویسد: "بلکه خداوندْ مسیح را در دل خود تقدیس نمایید، و پیوسته مستعّد باشید تا هرکه سبب امیدی را که دارید از شما بپرسد، او را جواب دهید، لیکن با حلم و ترس." (اول پطرس ۳ : ۱۵)
در بازگشت به بحث فوق، نسخههای خطی این انجیلِ غیرالهامی (انجیل مریم مجدلیه) که به صورت از هم گسسته و تنها محدود به تعداد انگشتان دست است، چنان دستاویزی برای رسانههای غربی شد که رسانههای غربی فرصت را مغتنم شمرده تا کلیسا و ایمان آن را به زیر سوال ببرند. مثل همیشه، دنیای سکولار شادی غیرقابل وصفی این حربه را برای کوبیدن کلیسا و فرزندان شما در مدارس و سایر سطوح جوامع مورد دستاویز خود قرار داد. کانال تلویزیونی ABC گوی رقابت را از سایر کانالهای آمریکایی ربود و بعد از عقد قرارداد و مصاحبه با براون و با اشاره به نسخههای فوق، حملۀ تازهای را بر علیه کلیسای مسیح را نوید داد.
همانطور که پیشتر گفتیم، قدمِ اول در روندِ اطلاعرسانی (القایِ استدلال غیر)، ابداع و ساخت یک پیشفرض بود. بر طبق این فرضیه براون مدعی شد که کلیسا به مدت چندین قرن، نسخههای فوق را به دلیل ذات مردسالارانه و تبعیض گرایانهاش در قبال جنسیت نویسنده، پنهان کرده است. امروز نیز شکل کمرنگ آن را در کلیساهای لیبرالِ پروتستان میتوان مشاهده کرد. بر اساس این تعلیم انسانی و استوار شده در کلیساهای مدرن پروتستان، برای رفع این تبعیض، حتی اگر لازم به تغییر تفسیر رسالات باشیم، میبایست زنان را به مقام کشیشی ارتقا داد و دستگذاری کرد (نه بر اساس تعلیمات و تفسیر صحیح کتابمقدس). شکل بسیار بیمار چنین آموزههایی را در دانشکده های الاهیاتی می توان یافت که در شُرف رخنه یافتن در کلیساهای امروز است (مقوله ای برای زمانی دیگر).
براون هیچگاه در متن کتاب و در مقابل دوربین کانال ABC اشارهای به تاریخِ نُسخ مجدلیه نکرد، همان طور که اشارهای به استفاده از منابع Jesus Seminar (در ذیل) نکرد. چرا که تاریخ گویای حقیقتی دیگر بود. در طول تاریخ کلیسا، هیچ نشانه و اثری از نوشتههای مریم مجدلیه نبود تا بازیابی متون در پایان قرن نوزدهم. در واقع، در اواسط قرن بیستم (۱۹۹۵) برای اولین بار اذهان عمومی متوجه وجود آن نسخ شد. ماهیت و شباهت در سبک نوشتاری انجیل مجدلیه با انجیل توما (یکی دیگر از کتب غیرالهامی) گویای مشتق شدن آن از نسخه توما است. در ذیل به بخشی از متون انجیل مجدلیه پرداختهایم:
سپس مریم برخاست تا شاگردان را تحیت دهد و گفت: «گریان مباشید و مغموم نباشید و دل شما هراسان نشود. زیرا که فیض و بخشش او (عیسای مسیح) به همراه شما است و شما را محفوظ میدارد. همانا پرستش او نیکوست. او عظیم است زیرا که ما را تبدیل به مرد (جنس مذکر) کرده است.»
هنگامی که مریم از گفتن این سخن فارغ گشت، او (مریم) قلبهای آنان (شاگردان) را آرامی داد و آنان سخنان نجاتدهنده را متذکر شدند.
پطرس به مریم گفت: «خواهر، بر همۀ ما روشن است که نجاتدهنده تو را بیش از سایر زنان محبت کرد. ما را از سخنان وی مطلع ساز. کلامی که نمیدانیم و نشنیدهایم.»
مریم پاسخ داد: «آنچه که از شما پنهان است، به شما اعلام خواهم کرد» (مریم مجدلیه ۵: ۲-۷).
Then Mary | stood up, greeted them all, | and said to her brethren, “Do not weep 15 and do not grieve nor be | irresolute, for his grace will be | entirely with you and will protect | you. But rather let us | praise his greatness, for he has 20 prepared us and made us into men.” When | Mary said this, she turned their hearts | to the Good, and they began | to discuss the words | of the [Savior]. 10
Peter said to Mary, “Sister, | we know that the Savior loved you | more than the rest of women. | Tell us the words of the Savior which you 5 remember—which you know | (but) we do not, nor have we heard them.” | Mary answered and said, | “What is hidden from you I will proclaim to you.”
بر هر خوانندهای به وضوح روشن است که پاسخ پطرس به مریم (در دنیای فرضی نویسنده) بذری برای پیشفرض بی اساس براون، و منجر به نگارشِ کتاب «رمز داوینچی» شد. قاعده اصلی این است که پس از کاشتن تخمِ شک و ابهام یا القاء هر گونه تفکر جدید پیرامون کتابمقدس، می باید انتظار تاثیر آن بر بخشی از جامعه را داشت. بنا به گزارش رویترز، بسیاری از خوانندگان در کشور انگلستان به ادعای داستان خیالی فوق باور دارند. و در یک نظرسنجی توسط سازمان گالوپ، ۷۲ درصد از کسانی که در آمریکا فیلم فوق را تماشا کردهاند، معترف شدهاند که هیچ فیلمی تاکنون به این اندازه تأثیر عمیقی بر اعتقادات مذهبی نداشته است. البته روشن نیست چه تاثیری در گزارۀ پیش مورد نظر بوده است.
لازم به یادآوری این نکته است که مُعرفِ انجیل مریم مجدلیه، خانم کِرن کینگ یکی از اساتید دانشگاه هاروارد است که تخصص ایشان در حوزۀ بررسی و تحقیق پیرامون اسناد جعلی و تاریخی مذهبی می باشد. در سال 2012، ایشان خود قربانی یک سوءاستفاده و ادعای جعلی (انجیل همسر عیسی) شد. بطوری که در بسیاری از روزنامه ها و رسانه های غربی پیرامون آن مباحثی مطرح گشت.
در لابلای کتاب نگارش شدۀ فوق، براون پنج اتهام به مسیحیت وارد کرده است که در ذیل به خوانندگان به اشتراگ می گذاریم.
۱. بین قرون اول تا سوم، جنگ های بین مسیحیان و غیرمسیحیان عاملی تهدید آمیز به دولت روم بود که عامل اصلی آزار و شکنجه مسیحیان توسط روم شد. در حقیقت او تلاش در ملامت کردن مسیحیان اولیه برای شکنجه و آزاری که متحمل شدند را دارد.
۲. آموزه پسر خدا، یک آموزۀ ساختگی بود که توسط شورای نیقیه در 325 بعد از میلاد ساخته و پرداخته شد.
۳. به دستور کُنستانتین، تمام اناجیلی که عیسای مسیح را به عنوان انسان معرفی کرده بودند از بین برده شد.
۴. اکتشاف رسالات دریای مرده (بحرالمیت) در ۱۹۵۰ تاییدی بر ساختگی بودن انجیل امروزی است.
۵. تعداد زیادی (هزاران نفر) از هواخواهان مسیح، هریک جداگانه در مورد زندگی عیسی اقدام به نگارش در حیطه زندگی عیسی کردند. این نوشتهها در طول زمان در طی ترجمه تغییر یافته و نسخۀ مشخصی در تاریخ از زندگی عیسی وجود ندارد.
در بخش بعدی این مقاله، به تمامی اتهامات براون در رد مسیحیت و کتابمقدس خواهیم پرداخت. امید شخصی نویسنده این است که کلیسای مسیح، هوشیارانه متوجه تبلیغات ضد مسیحی در غرب باشد؛ تبلیغاتی که بسیاری از فرقهها و کلیساهای امروزی را متاثر ساخته، به گونهای که برخی از خدمتگزاران متاثر از چنین پیشفرضهایی کلام خدا را تفسیر میکنند.
Jesus Seminar، گروهی از اساتید غربی که همواره تلاش در رد و نفی کتاب مقدس دارند. این گروه (ترکیبی از پروتستان ها، کاتولیک های سابق و البته گروهی از خداناباوران) تشکیل یافته که در دهۀ هفتاد میلادی تاسیس شد. تاثیر و اقتدار در سال های اخیر ضعیف شده اما، اثرات مخربی بر بسیاری داشتهاند.
Karen L. King, “The Gospel of Mary (BG 8502, 1),” in The Nag Hammadi Library in English, ed. Douglas M. Parrott and James M. Robinson, trans. George W. MacRae, Wilson R. McL., 4th rev. ed. (Leiden; New York: E. J. Brill, 1996), 525.
گروهی متشکل از اعضای سابق فعال در کلیسای انجیلی مشایخی ایران که بعد از مهاجرت به غرب با رصد روایت حاکم بر آموزهها و تعالیم کلیسای پروتستان فارسیزبان خارج از ایران، درصدد برآمدند تا با ارائه مطالب، نوشتهها اعم از نگارش یا ترجمه و تعالیم مبتنی بر کتابمقدس بستری را فراهم کنند تا نقشی هدایتگر و اصلاحگرانه برای کلیسای امروز و آینده در دنیای فارسیزبان باشند ...