صفحه نخست / دفاعیات / خصوصیات بدعت ها (بخش نخست)

خصوصیات بدعت ها (بخش نخست)


بخش بعدی

به خاطر سفرهای بسیاری که در سراسر ایالات متحده و خارج از آن داشته‌ایم، با خصوصیات مشخصی آشنا شده‌ایم که خاص بدعت‌ها هستند. این خصوصیات عبارتند از:

ادعای دست یافتن به حقیقتی تازه
بسیاری از بدعت‌ها این عقیدۀ دروغین را اشاعه می‌دهند که خدا نکتۀ خاصی را بر آنها مکشوف ساخته است. این نکتۀ خاص، معمولا حقیقتی است که پیش از این هرگز مکشوف نگردیده و کلیۀ مکاشفات قبلی را باطل می‌سازد و با آنها تناقض دارد. «سان میونگ مون» (Sun Myung Moon) ادعا می‌کند که ماموریت مسیح به اتمام نرسید و جهان اکنون آماده است تا شاهد تکمیل کار مسیح بر روی زمین باشد.  «کلیسای متحده» تعلیم می‌دهد که «کشیش مون» حقیقتی را آورده که قبلا برای جهانیان مکشوف نشده بود. «مون» گفته است: «ما تنها کسانی هستیم که واقعا قلب عیسی، غم عیسی و امید عیسی را درک می‌کنیم» (کشیش مون، “The Way of the World”  یا «طریق دنیا»، جلد سوم، شمارۀ ۴، آوریل ۱۹۷۶). 

«کلیسای مورمون» تعلیم می‌دهد که مسیحیت حدود ۱۸ قرن در انحراف به سر می‌برده تا آن که خدا حقیقتی «جدید» را بر «جوزف اسمیت» (Joseph Smith, Jr.) مکشوف ساخت و انجیل واقعی را که گم شده بود، احیا نمود. امروزه «کلیسای مورمون» انبیای زندۀ خود را دارد که مرتبا مکاشفۀ الاهی از خدا دریافت می‌کنند و «حقیقت» جدید را برای جهانیان به ارمغان می‌آورند.  این بدعت‌ها و امثال آنها، وجود خود را با این ادعا توجیه می‌کنند که چیزی بیشتر از کتاب‌مقدسِ صِرف و «پیام ناکافی» آن دارند. 
بدعت‌ها هیچ روش عینی و مستقلی جهت بررسی تعالیم و کارهای خود ندارند. انگار که احساس می‌کنند همین که قاطعانه ادعای منحصر به فرد بودن را کردند، دلیلی کافی بر این مدعاست که از سوی خدایند! با این وجود، ما به عنوان اعضای کلیساهای مسیحی در جهان می‌توانیم تمام تعالیم و روش‌های خود را به صورت عینی و مستقل به وسیلۀ کلام زوال‌ناپذیر خدا، یعنی کتاب‌مقدس، و نیز تاریخ، به بوتۀ آزمایش بگذاریم؛ و باید هم چنین کنیم. 

ادعای تفاسیری تازه از کتاب‌مقدس

برخی از بدعت‌ها ادعایی در خصوص داشتن مکاشفۀ حقیقتی تازه یا برتر از کتاب‌مقدس ندارند، بلکه معتقدند که تنها آنها کلید تفسیر اسرار کتاب‌مقدس را یافته‌اند. کتب مقدسه تنها منبع معتبری است که آنها ذکر می‌کنند، لیکن این منبع را به گونه‌ای غیر معقول و متفاوت با روش مسیحیت راست‌دین تفسیر می‌کنند. آنان می‌گویند که عقاید و تفاسیر تاریخی کتب مقدسه، یا بر درکی اشتباه از کتاب‌مقدس بنا شده‌اند، و یا این که در اصل، ریشه در باورهای بت‌پرستان دارند. نمونه‌ای از چنین ادعاهایی را می‌توان در نوشته‌های «هربرت و. آرمسترانگ» (Herbert W. Armstrong) یافت: 

... من دریافتم که تعالیم و روش‌های مردم‌پسند کلیسا بر کتاب‌مقدس بنا نشده‌اند، بلکه از دوران بت‌پرستی سرچشمه گرفته‌اند... «حقیقت» حیرت‌انگیز و باور نکردنی این بود که مآخذ این باورها و رسوم مردم‌پسند در مسیحیت، اکثرا مبتنی بر فهم و استدلال بشری و غیر مذهبی بوده است؛ نه مبتنی بر کتاب‌مقدس! (هربرت . آرمسترانگ، انتشارات کالج آمباسادور Ambassador College Press، سال ۱۹۶۷، صص. ۲۹۸ و ۲۹۴). 

پس معمولا متن کتاب‌مقدس دوباره مورد تفسیر قرار می‌گیرد تا عقاید خاص هر بدعتی توجیه شوند. و اعضای آن بدعت، بدون هیچگونه شیوۀ عینی و معقولی جهت درک و بررسی آنچه کتاب‌مقدس تعلیم می‌دهد، صرفا مورد لطف و مرحمت افکار بدیع الاهیاتی رهبر خود قرار می‌گیرند! 

 

ادعای داشتن منبع معتبری غیر از کتاب‌مقدس

برخی از بدعت‌ها، نوشته‌های مقدس یا منبع معتبری دارند که آن را برتر از کتاب‌مقدس می‌دانند. «کلیسای مورمون» می‌گوید: «ما کتاب‌مقدس را تا آنجا کلام خدا می‌دانیم که به درستی ترجمه شده باشد...» (“Articles of Faith of the Church of Jesus Christ of Latter-day Saints، مقالۀ ۸). اگرچه طبق این گفته، چنین به نظر می‌رسد که مورمون‌ها به کتاب‌مقدس عقیده دارند، لیکن در واقع، اعتقاد آنان بر این است که کتاب‌مقدس تغییر یافته و تحریف شده است. به این گفته‌های «تَلمِج» (Talmage)، یکی از رسولان مورمون‌ها، توجه کنید: 

هیچ ترجمۀ قابل اعتمادی از این یا سایر کتب مقدسه وجود نخواهد داشت و نمی‌تواند وجود داشته باشد، مگر آن که توسط عطای ترجمه، به عنوان یکی از عطایای روح‌القدس، انجام گرفته باشد... پس کتاب‌مقدس باید با احترام و دقت توأم با دعا خوانده شود و خواننده باید همواره به دنبال تنویر روح باشد تا بتواند حقیقت را از خطاهای بشری تشخیص دهد (جیمز اِ. تَلمِج، “Articles of Faith”  یا «قانون ایمان»، انتشارات Desert News Press، سال ۱۹۶۸، ص. ۲۳۷). چنین اظهاراتی، راه را برای کتاب‌های مقدس دیگر آنها باز می‌کند. کتاب‌هایی نظیر کتاب مورمون، مروارید گرانبها و تعالیم و عهدنامه‌ها که از نظر مورمون‌ها منابع معتبرتری هستند. از این رو، کتاب‌مقدس در واقع منبع نهایی و معتبر آنها نیست. 

در فرقۀ بدعتی «علم مسیحی»، کتاب‌مقدس نوشته‌ای است که عیب و اشتباه در آن راه یافته است و در درجه‌ای پایین‌تر از نوشته‌های «مِری بِیکر اِدی» (Mary Baker Eddy) قرار دارد.  «کلیسای متحده» معتقد است که کتاب‌مقدس ناقص است، حال آنکه که کتاب اصل الاهی نوشتۀ «کشیش مون»، منبع واقعی و معتبری می‌باشد.
سایر فرقه‌ها نظیر «راه جهانی» و «کلیسای جهانی خدا» ادعا دارند که کتاب‌مقدس منبع موثق و نهایی آنهاست، در حالی که در واقع، منبع معتبر آنها کتاب‌مقدسی است که طبق تفسیر رهبر بدعت‌کارشان باشد. صرف نظر از این که آیا سایر کتاب‌ها برتر از کتاب‌مقدس هستند یا خیر، یا این که کتاب‌مقدس توسط رهبر بدعتکار فرقۀ مورد تفسیر مجدد قرار بگیرد یا خیر، نشانۀ مسلّم یک بدعت آن است که پیروان آن، اعتبار نهایی در امور روحانی را مبتنی بر چیزی غیر از تعلیم روشن کتب مقدسه و الاهی می‌دانند. 

ادعای معرفی عیسایی دیگر

خصوصیتی که در تمام بدعت‌ها یافت می‌شود، تعلیم غلط دربارۀ شخص عیسای مسیح است؛ یعنی آن عیسایی که در پرتو مسیحیت کتاب‌مقدسی و تاریخی معرفی شده. پولس رسول در خصوص پیروی از «عیسای دیگر» هشدار داد که همان عیسایی نیست که در کتب مقدسه مکشوف شده است (دوم قرنتیان ۱۱: ۴). «عیسای» بدعت‌ها همواره شخصی کمتر از آن خدای ازلی و ابدی کتاب‌مقدس است که مجسم شد، روی زمین زیست و برای گناهان ما جان داد. 
کتاب‌مقدس این نکته را روشن می‌سازد که عیسی، خدا بود در جسم بشری، دومین شخص تثلیث اقدس بود، بر زمین زندگی بدون گناهی داشت، و به عنوان قربانی گناهان تمام جهان جان داد. در روز سوم پس از مصلوب شدن، عیسی جسماً از مردگان قیام کرد. چهل روز پس از آن، به آسمان صعود کرد و اکنون در آنجا به دست راست خدای پدر نشسته است و شفاعت ایمانداران را می‌کند... و روزی با همان جسم به زمین باز خواهد گشت و با استقرار ملکوت ابدی خود، مردگان و زندگان را داوری خواهد کرد. 


عیسای بدعت‌ها، عیسای کتاب‌مقدس نیست. 

در الاهیات «شاهدان یهوه»، عیسی، خدایی ازلی و ابدی نیست، بلکه نخستین خلقت یهوه خدا به شمار می‌آید. او پیش از آمدن به زمین، میکائیل، رئیس فرشتگان، بود. او خدا نیست.  «کلیسای مورمون»، الوهیت منحصر به فرد عیسای مسیح را قبول ندارد. او در نظر آنها یکی از خدایان بسیار و «نخست‌زادۀ فرزندان روحانی» بود که به صورتی روحانی از طریق پیوند جنسی پدر آسمانی و یک مادر زمینی، نطفه‌اش بسته شده است. او پیش از تجسم، برادر روحانی شیطان (زهره یا Lucifer) بود.  تجسم او در نتیجۀ اتحادی جسمانی میان پدر آسمانی و انسانی به نام مریم عملی شد!

عقاید خاص بدعت‌ها هر چه که باشد، همۀ آنها در یک خصوصیت مشترک هستند و آن اینکه همگی در تعلیم کتاب‌مقدس راجع به الوهیت عیسای مسیح را انکار می‌کنند. 

 

برگرفته از کتاب شناخت بدعت‌ها
نویسندگان: جاش مک‌داول و دان استیوارت
 


بخش بعدی

...

 

رفتن به بالا