پرسش: تولد عیسای مسیح از مریم باکره به چه حقیقتی استناد دارد؟ آیا باکره خدا را تولد داد یعنی بر این حسب مادر خدا خوانده شد؟ یا صرفاً مادر خداوند باید خوانده شود چون او تنها به خداوند جسم بخشید؟
پاسخ: یکی از واژگان عجیب و چالش برانگیز برای بسیاری از مسلمانان، یهودیان، و حتی برخی از نوکیشان برخورد با واژۀ "مادرِ خداوند" است. اما، پیش از پاسخ به پرسش فوق، مروری کوتاه بر تاریخ کلیسا در قرن چهارم ما را در درک این مقوله یاری خواهد کرد.
تئودور، اسقفِ موپسوئست (ساکن شهری در جنوب شرقی آسیای صغیر - Mopsueste) بنیاد و اساس نوعی الاهیات موسوم به "الاهیات انطاکی" را در بین سال های 392 تا 428 پایه گذاری کرد. یکی از شاگردان تئودور به نام نستوریوس در انطاکیه، که واعظ بسیار مستعد و مشهوری بود در سال 428 میلادی به مقام اسقف اعظم قسطنطنیه منتخب شد. پس از ابقاء او در آن مقام روشن شد که نستوریوس متاثر از تعلیمات استادش مخالف اطلاقِ لقب "مادر خداوند" به "مریم باکره" بود. (در زبان یونانی، theotokos به معنی "مریم مقدس، والدۀ ذاتِ انسانی خدایِ پسر") است. اعتقاد نستوریوس منجر به جدل و مناقشه شد، چرا که غالب مسیحیان این لقب را به مریم، مادر عیسای مسیح اطلاق می کردند و الاهیدانان بزرگ آن زمان چون سیریل اسقف اعظم اسکندریه (Cyril of Alexandria) با قوت تمام مدافع آن بودند.
استدلال سیریل در یک جمله چنین بود، "مسیح، خداوند است، پس اگر مریم به مسیح تولد داد، پس مولود وی خدا بوده است. بنابراین، مریم مقدس والدۀ خداوند است". تاریخ کلیسا گویای این است که غالب الاهیدانان (کلیسای شرق، کاتولیک، و پروتستان) معتقد به الوهیتِ مسیح پیرامون لقب (theotokos) متفق القول هستند. اما، مانند همیشه احساسات، شور مذهبی انسانی معنا و تعابیر الاهیاتی را در سیر زمان دستخوش تغییر قرار داد. به گونه ای که لقبِ theotokos در قرن پنجم به تدریج مرکز توجه و ارادت بسیاری در کلیسای آن زمان شد. به تدریج در چند قرن بعد، برای بسیاری در حوزۀ مذهب، شخص مریم در تراز و هم سطح با مسیح عیسی شد. اما، دلیل مخالفت نستوریوس با واژۀ "مادر خدا" به دلیل مخالفت او با ستایش و تمجید مریم نبود، بلکه ریشه در تعهد و حس وفاداری او نسبت به الاهیات انطاکی داشت.
نستوریوس مرتکب یک خطای بزرگ و هولناک شد (خطائی که در زمان نگارش این مطلب، برخی از کشیشان ایرانی ساکن ایالات متحده مرتکب شده اند - در آینده به جزئیات آن در مقاله ای دیگر خواهیم پرداخت) و آن جدا و تفکیک نمودن دو ذات الهی و انسانی عیسای مسیح بود. در دیدگاه منحرف نستوریوس عیسی یک شخص یهودی بود (نه عیسای مسیح) که پسرِ خدا (شخص دوم تثلیث اقدس) در وی حلول کرده بود. به استدلال وی، مریم مقدس نمی بایست والدۀ خدا خوانده (birth-giver of GOD) شود، بلکه پیشنهاد او به کلیسا جایگزینی آن لقب با لقب جدیدی تحت عنوانِ والدۀ مسیح (Christookos) بود.
در سال 431 میلادی، شورای اَفِسُس (The Council of Ephesus) الوهیت کامل و انسانیت کامل مسیح را مطرح کرد و اعلامیه ای مبتنی بر اینکه مریم مقدس خداوند را در شکم خود حمل کرد را مورد تاکید قرار داد. "و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد، پُر از فیض و راستی؛ و جلال او را دیدیم، جلالی شایستهٔ پسر یگانهٔ پدر." (یوحنا 14 : 1)، باید افزود که لقب "والدۀ خداوند" به معنی مطلق "مادر خدا" نیست. بی تردید نکتۀ حساسی در این عبارت نهفته است. از این جهت که اصطلاح "مادر خداوند" برای بسیاری منجر به سوءتفاهم می شود. این لقب به این معنا نیست که مریم مقدس منشاء و نقطۀ آغازین خداوند بوده است، حاشا!
در الاهیات کلاسیک مسیحی، خداوند کاملا و مطلقا جدا و مستقل از خلقت خود است. بدون خداوند چیزی وجود ندارد و خداوند نقطۀ آغازینی ندارد. آموزۀ خداوند در الاهیات مسیحی معتقد به ابدی بودن خداوند دارد و عیسی مسیح ماهیتی الهی و ازلی دارد. پس عبارت "مریم مادر خداست" به این معنی نیست که او منشأء و خاستگاه الهی دارد، همچنین به این معنی نیست که مریم قبل و پیش از خدا بوده است، به همین ترتیب به آن معنی نیست که مریمِ باکره خود بخشی از وجود الهی است (حاشا)، چنین تصور و تعبیری کاملا غیر کتاب مقدسی و قویا اشتباه است.
شورای افسس الوهیت کامل و انسانیت کامل مسیح را تاکید کرد و با ذکر اینکه مریم حقیقتا خدای مجسم را در شکم خود حمل کرده بود مورد تأیید قرار داد. نسبت لقب «مادر خدا» به مریم به این معناست که چون عیسی خداست و مریم مادر عیسی است، پس او مادر جسم شخص دوم تثلیث اقدس (خداوند) است. دکتر جان فریم (استاد بازنشستۀ الاهیات سیستماتیک) در کتاب The Doctrine of GOD، چنین می نویسد، " الوهیت خداوند، برخاسته از ذات ازلی و صفات الهی اوست." بالطبع، هیچ موجود و مخلوقی از صفت اخیر بهره مند نیست.
بنیان الاهیات مسیحی پیرامون آموزۀ خداوند (در زبان ساده) بدین گونه است:
خداوند ازلی، عادل، یکتا، قادر مطلق، قدوس، و وجودی نامتناهی است. (تثنیه 33 : 27، تثنیه 32 : 4، تثنیه 6 : 4، ارمیاء 23 : 20، اشعیاء 95 : 3). ویژگی و صفاتی که در هیج مخلوق از جمله مریم باکره یافت نمی شود. عبارت "والدۀ خداوند" یا "حامل خدا" برخاسته از این تفکر است که رحم مبارکِ مریمِ باکره حامل جنین و کودکی قدوس بود که مسیح عیسی را برای زمانی محدود در خود نگاه داشت. به عبارتی روشن تر، خداوند مریم را به عنوان عاملی انسانی برای ورود و کار عظیم خداوند در تاریخ بشر مقدر کرده بود. آنچه که شورای افسس مورد تاکید قرار داد، معرفی مریم مقدس به عنوان عامل گزینش شدۀ خداوند برای جسم گرفتن و ورود عیسای مسیح در بطن و جامعۀ بشری بود.پس از آن جایی که شخص دوم تثلیث اقدس خدای کامل و انسان مطلق است پس می توان مریم مقدس را حامل خداوند دانست، به عبارتی "God bearer" نامید.